Jump to content

کارن:Amanullah pazhan

Page contents not supported in other languages.
د ويکيپېډيا، وړیا پوهنغونډ له خوا



Template:تاریخ افغانستان

  1. REDIRECT[[قیام های مردم افغانستان علیه تمیوریان

]]



ترتیب کننده ها : امان الله (پژهان) ، ، ، ، ، تحت نظر استاد محترم: واژمه قیامی سال 1396 خزان





[[ مقدمه]]

بسم الله الرحمن الرحیم افغان ها و یا خراسانی ها در طول تاریخ که این را خود تاریخ همه از خود گذری ها، شجاعت ها و در عین حال بی باک های این مردم را ناممکن هست فراموش کند و کرده نمیتواند . زیرا افغان ها در طول تاریخ یک سیره بودند و خواهند بود و این یک سیره بودن برای افغان ها بسیار گران تمام شده و خواهد شد افغانها در طول تاریخ قربانی هوس های دیگران شدند از اسکندر و،بابر مغول و این آن گرفته تا پاکستان ، هندوستان و عربستان و ایران همیشه قربانی و بازیچه دیگران بودند . افغانها بسیار شجاع اند بسیار دلیر اند و شاید یگانه کشوری در چهان باشد با این اوصاف! اما بسیار آزار دهنده هست که در بهره برداری ضعیف و ناچیزی داند از همه یی هستی . شجاع اند با وجود آن که میدانستند که چنگیز و تیمور با مبارزان چی میکند اما در صفوف مبارزه بودند و سر بر دشمن فرو نبرند .



پژهان




Template:قیام مردم خراسان علیه تجاوز تیموریان

به اتکا به گفته های مورخان تیمور از جوانی بعد از ماورالنهر علاقی فراوانی به خراستان داشت و چندین مرتبه به این خاک بوم آمو دریا را عبور کرده وارد این کشور شده شهر های مانند بلخ ، بدخشان ، کابل ، قندهار ... را از نزدیک دیده بود و با شجاعت و دلیری این مردم شجاع آگاهی قبلی داشت و از شجاعت فداکاری های این مردم میدانست.

و تیمور درست در این کشور بود که  بعد از ویرانی قلعه هندوان در سال 1369م   شهر بلخ که امیر حسین آنرا ترمیم و مرمت کرده بوده علان امارت کرد. به ماورالنهر بر گشت و مردم خراسان به مدت 11 سال از شر و فتنه این مرد در همان بودند.

و بلاخره تیمور با لشکریانش در سال 1380م وارد خراسان شدند بعد از عبور از آمو دریا حاکم سرخس که از سلسله امیران کرت بود بنام ملک محمد بن ملک فخرالدین از تیمور و لشکریان استقبال کرد . کرت: اوّلین امیر این سلسله و در واقع مؤسس آن ملک شمس‌الدین محمد بن ابوبکر نام داشته و نسب او به سلاطین غور می‌پیوسته‌است. مرکز امارت این خاندان در هرات بوده و مجموعاً هشت تن از آنها در خراسان امارت کرده‌اند.[۱] آل‌کرت طبقه‌ای از ملوک شرق ایران از نژاد غوریان که از ۶۴۳ تا ۷۹۱ ه‍.ق حکومت رانده‌اند و پایتخت آنان هرات بود.

حمله تیمور بر شهر پوشنگ : پوشنگ (بوشنج، فوشنج یا بوشنگ ) که در منابع عربی «فسانج» نیز خوانده شده، با نام تغییریافته زنده‌جان نام شهری باستانی است در خراسان که هم‌ اکنون مرکز ولسوالی زنده‌جان در افغانستان است. تیمور ابتدا به شهر پوشنگ متوجه شده حملاتش را آغاز کرد ولی مردم درد دیده و شجاع این شهر که تجربیات گذشته چنگیز و یورش او را هنوز در ذهن داشتند سر تسلیم به تیموریان نیاورده بلکه مبارزه کردند تعداد زیادی از طرفین کشته و شهید شدند. درست یک هفته این جنگ میان طرفین دوام کرد . ولی بعد از یک هفته دیگر توان مبازره علیه سپاه متجاوز نبود زیرا سپاه تیمور همه زیاد مهم تجهیز بودند. خلاصه شهر تشخیر شد و تیمور که دارای همان ژن های بود که اجدادش داشتن از مردم شهر سخت انتقام گرفت همه را ویران کرد و کشت. حمله تیمور بر شهر هرات : تیمور بعد از تسخیر پوشنگ رخ طرف هرات کرد و به هرات یورش برد و مردم دلیر هرات در مقابل این مرد و سپاهیانش تسلیم نشده بلکه مبارزه کردند بدون در نظر داشته جان و مال یک سره به دفاع برخاشتند. پادشاه کرت ملک غیاث الدین با انکه پسرش داماد مغلان بود در فکر قرابت نشده در های شهر را بست و سپاه تیمور از عقب دیوار های شهر هرات بالای هراتی ها آتش تیر افروخته بودند این جنگ همه مدت چهار روز دوام کرد ولی یکی از طرفین خواهان مذاکرات شدند و تیمور پذیرفت و ملک غیاث الدین باج گذار تیموریان شده و عجالتا در مقام خود باقی ماند. تیمور لنگ دستور ویرانی دیوار های مستحکم شهر را صادر کرد و ویران کردند. و نیز دستو ر داد تا دروازه های هرات را که مغرق به آهن و مزین به نقوش و کتابه بود کنده به شهر کش فرستاد. روضه الصفا ،میر خواند ص 1036 قسمت ششم حمله تیمور بر شهر نیشاپور: ایر نیشاپور که توان مقابله را با سپاه 50هزار نفری تیمور نمیدید تسلیم شد در این وقت زمام دار نیشاپور علی موید بود. حمله تیمور بر شهر اسفراین : ایر بعد از نیشاپور تیمور روی به طرف اسفراین نمود و در اسفراین همه را ویران و به خاک کشانید. بعد از اسفراین به قلعه مستحکم کلات حمله ورشد بعد از یک جنگ این قلعه را هم متصرف شده به طرف شهر ترشیز در حرکت شده و ترشیزیان به مصالحه تسلیم شدند. در این وقت امیر تیمور لنک به ایران رفت و بعد از ایران امد به هرات و از هرات خاندان حکمران سابق کرت را با خود به سمرقند برد و شهر هرات را به افسران خود محول نمود.

Template:قیام ملک محمد بن فخرالدین کرت مرغاب ناحیهٔ مُرغاب (به معنای مرورود) ناحیه‌ای است در شمال افغانستان جز مربوطات ولایت بادغیس. مؤلف صورة لارض، ابن حوقل می‌گوید: این رود از پشت بامیان می‌آید و نام آن مرغاب یعنی مرو آب است. میرانشاه پسر تیمور لنک در این منطقه یعنی مرغاب قرار گاه ساخته بود میزیست ملک محمد بن فخرالدین که ولایت غور را بر عهده داشت و نیز خودش از جمله پادشاهان کرت بود از کار تیمور رنجید و علم بغاوت علیه تیمور بر فراشت. در قدم اول بالای هرات حمله کرد و شهر هرات را از نزد افسران تیموری گرفت و افسران و سپاه تیمور هر چقدری که یافت بکشت وقتی میرانشاه از این مثله خبر شد به عجله بر طرف هرات حرکت کرده به هرات رسید و چون شهر دروازه نداشت میرانشاه شهر را از پیش ملک محمد بگرفت و این متجاوز خون خوار به رسم تمیور لنگ همه سکنه هرات عم از زن و مرد پیر و جوان همه را از دم تیغ گذر دادند و از سر های مرده گان منار های از کله ها ساختندند. با این کار همه قهر و غصب تیمور لنگ را فرو نشاند دستور داد تا اسیرانی که در سمرقند هستند مانند ملک عیاث الدین کرت و برادران امیر غوری (ملک محمد ) را به دار آویزند و خود مجددا به هرات امد و هنوز هم تشنگی زقوم خورده ی تیمور ننشسته که دستور به انهدام کامل شهر هرات صادر کرد و شهر هرات را خواست برای بار جندمی در سال 1382م از بین ببرد. ولی این بار تعدادی از علما نزد تیمور رفته از او خواستار از بین نبردن هرات شدند و تیمور مشروط بر مقدار پول گزاف که هیج در توان شهر هرات نبود بسیار پول گزافی بود که از توان مردم هرات خارج بود پذیرفت و بعد ها مامورین تیمور از این ضعف مردم شهر استفاده کرده انواع شکنجه های مغولی خود را بالای مردم هرات تطبیق کردند که تعداد زیاد مردم زیر این شکنجه ها از بین رفتندند و هلاک شدند . به قول میر خواند : در بازا ها و شهرستان های هرات یک دوکان هم باز نبود و در کوچه ها مرده بالای مرده افتاده بود. میر خواند: محمد بن خاوندشاه بن محمود شناخته ‌شده به نام میرخواند یا میرخوند (زادهٔ ۸۳۷ - مرگ ۹۰۴ هجری قمری) تاریخ ‌نگار سدهٔ نهم هجری است. اثر برجستهٔ او روضةالصفا نام دارد. پدر او برهان‌الدین خاوندشاه از سادات بخارایی بود و به بلخ کوچیده ‌بود. خود میرخواند بیشتر زندگیش را در هرات و در پناه امیر علیشیر نوایی زیست. کتاب روضة الصفا فی سیرةالانبیاء والملوک والخلفاء - که بیشتر روضة الصفا می‌خوانند و به تاریخ جهان از آغاز تا زمان نویسنده بازمی‌گردد- را به نام او نوشت. این کتاب به زبان ترکی هم برگردان شده‌است. اسفزار: در ولسوالی شیندند: شهری در جنوب ولایت هرات افغانستان اسفزار (روستا)

قیام مردم اسفزار بالای تیمور لنگ: با قیام مردم غور و هرات مردم اسفزار همه علیه تیموریان قیام کردند و تیمور که از سمرقند به هرات امده بود به عجله خود را به اسفزار رسانید و مردم اسفزار را چنان سلاخی کرد که قصه مردم هرات را فراموش کنید و مانند هرات کشته بالای کشته افتاد و امیر لنگ و خون آشام دستور منار سازی صادر کرد و این بار به شیوه دیگر او امر نمود که مناری ساخته شود از گل و عوض خشت از اجساد مرده گان استفاده شود. و نیر چنان شده به گفته غبار در این مناز بیشتر از 2 هزار جسد مرده گان استفاده شد.

مردم فراه و تیمور تیمور بعد از ساخت و ساز منار های کله یی به طرف فراه یورش برد حاکم فراه به تیمور تسلیم شد و زنده ماند تیمور از فراه به قلعه (زره) لشکر کشید ولی مردم این حصار به تیموریان سر تسلیم نیاورده و به جنگ و دفاع برخاستند و بسیاری را کشتند و کشته شدند، خلاصتا حصار تسخیر تیموریان شد. [[:Special:MyLanguage/ قلعه زره در ولایت نیمروز امروزی موقعیت دار پهلوی کجک|قلعه زره در ولایت نیمروز امروزی موقعیت دار پهلوی کجک]][[: قلعه زره در ولایت نیمروز امروزی موقعیت دار پهلوی کجک| ]]

قیام مردم سیستان قریه جلال آباد تیمور بعد از تسخیر حصار زره به طرف سیستان رفت اشراف سیستان مانند شاه شاهان تاج و سراج به تیمور تسلیم شدند ولی مردم عام این مرز و بوم سر تسلیم نه بلکه سر مبارزه علیه تیمور و تیموریان بلند کردند ، و ملک قطب الدین طرف مردم را گرفت ملک قطب الدین حاکم محلی سیستان بود این مبارزه شیوه چیریکی داشت گاه ناگاه به کاروان های تیموریان حمله میکردند و موشی و غیره تیموریان را با خود به شهر می آوردند بعد از چندی ملک قطب الدین همه به تیموریان پیوست.

یک روز تیمور داشت از سپاه خود معاینه یی بجا آورد، که ناگهان دروازه های شهر باز شده مبارزین سیستانی بارانی از تیر بالای تیموریان ساختند و تیمور برای بار دوم در خراسان زخمی شد در ناحییه ران  بعد از مدتی سپاهیان تمیور مبارزین را عقب زدند به شهر داخل ساختند  و شهر به دست دشمن افتاد ، تیمور امر کرد که اول تمام مال و منال از طلا تا برویا را به یغما ببرید و بعد شهر را منهدم نماید چنان کردند و شهر را در سال 1383م  به خاک یکسان نمودند. و شهر ویرانه را  به شاه شاهان داده شد تا بالای مرده گان حکومت کند

. {{subst:Testبند رستم}} این بند مشهور که نهر های از دریای هلمند به آن کشیده شده بود زندگی مردم سیستان را تظمین میکرد و از برک این بند بود که سرزمین های این منطقه از آباد ترین و سر سبز ترین قطعات شرقی وقت و مرکز اقتصاد و علم آسیای مرکزی بوده و وقتی که این بند را تیمور لنگ ویران کرد زندگی مردم را خراب شد و به سبب این کار دیگر آب به مناطق ذیل نرسید: از گرشک تا فراه و خجانسور تما آبادی ها از بین رفت دیگر آب که ماییع حیات هست نبود. و شهر های دیگر مانند زرنچ ، شاوران ، قرنین ،طاق ، بست ، شارستان ، بغنینین ،درتل ،رزوان ،شووان و صدا ها قلعه و حصار های کوچک از بی آبی از بین رفت این نیشان دهند این هست که تیمور چندان شخصیت نه از نظر اسلام بودنش و نه هم کدام فرد عالی بلکه از همان خاندان متجاوز چنگیزی میباشد با صیقلی از اسلام نمایی!

قیام قندهار علیه تباه کار  زمان

تیمور بعد از انهدام شهر های سیستان ، بست و گرمسیر عملیات تخربی خود را ادامه داد به سوی قندهار و در قندهار او نواحی قندهار را تسخیر نمود و شهر قندهار را با قوای نظامی خود اشغال کرد و همه سرداران و مدافاعان را از دم تیغ گذانید. و بعد از تسخیر کامل قندهار قندهار را به یکی از وابستگان خود اولاده حاجی برلاس امیر سیف الدین داد ولایت های کابل و بدخشان به تیمور تشلیم شدند و تیمور به سمرقند رفت و پیچ سال بعد مردم طوس در سال 1388م قیام کردند.به رهبری یوسف خواجه و حاجی بیک پسر تیمور میرانشاه ایشان را سرکوب نمود.


نتیجه گیری:












منابع روضه صفا از میر خواند افغانستان در مسیر تاریخ از غبار تاریخ فشرده افغانستان از دکتور فاروق انصاری تاریخ افغانستان از عبدالباقی حصاری تاریخ ایران از ترجمه یی دکتر یعقوب آپند





با احترام امان الله (پژهان) 'متن پررنگ